آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴

    شاخ به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / shaakh /

    horn, tine, antler

    horn

    tine

    antler

    شاخ, horn, tine, antler
    جسمی استخوانی‌مانند بر سر برخی حیوانات

    شاخ گوزن در شاخه‌های درخت گیر کرد.

    The elk's antlers got entangled in the branches of the tree.

    گاو کوشید به تماشاچیان شاخ بزند.

    The bull tried to horn the spectators.

    اسم مخفف
    فونتیک فارسی / shaakh /

    branch

    branch

    شاخه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    شاخ و برگ پوسیده جوی را بند آورده بود.

    Dead branches had dammed up the gutter.

    از شاخ و برگ بستر خواب ساختن

    to improvise a bed out of leaves and branches

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد شاخ

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    سرون شخ قرن
    مترادف:
    شاخسار شاخه غصن
    مترادف:
    شاخابه
    مترادف:
    پیشانی ناصیه
    مترادف:
    پاره قطعه

    سوال‌های رایج شاخ

    شاخ به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «شاخ» در زبان انگلیسی به horn ترجمه می‌شود.

    «شاخ» به بخشی سخت و نوک‌تیز گفته می‌شود که بر روی سر برخی حیوانات مانند گاو، گوزن، بز، و گوزن‌واران دیگر رشد می‌کند. این ساختار معمولاً از جنس کراتین است و نقش‌های متنوعی از جمله دفاع در برابر دشمنان، جلب توجه جنس مخالف، و تعیین جایگاه اجتماعی در گروه‌های حیوانی دارد. شاخ‌ها معمولاً به صورت جفت و در دو طرف سر قرار دارند و اندازه و شکل آن‌ها بسته به نوع گونه حیوان متفاوت است.

    از نظر زیست‌شناسی، شاخ‌ها بافتی زنده دارند و می‌توانند در طول زندگی حیوان رشد کنند. برخی شاخ‌ها، مانند شاخ گاوها، جامد و پیوسته هستند، در حالی که شاخ گوزن‌ها که به آن‌ها «شاخ‌های شاخه‌دار» گفته می‌شود، هر ساله ریزش کرده و دوباره رشد می‌کنند. این ویژگی‌های زیستی باعث می‌شود که شاخ‌ها نقش مهمی در بقا و تعاملات اجتماعی حیوانات ایفا کنند.

    در فرهنگ‌های مختلف، شاخ‌ها نمادی از قدرت، برتری، و گاه حتی تقدس هستند. برای مثال، در برخی تمدن‌ها شاخ حیوانات به عنوان نمادی از نیروی الهی یا روحانیت به کار رفته است. همچنین، شاخ در هنرهای سنتی و تزئینی به عنوان عنصری با بار معنایی ویژه دیده می‌شود و گاه در ساخت آلات موسیقی مانند شاخ بوق نیز کاربرد دارد.

    از منظر زبان‌شناسی و کاربردهای روزمره، واژه «شاخ» در فارسی گاهی به صورت کنایی برای اشاره به فردی با ویژگی‌های خاص یا برجسته نیز به کار می‌رود. مثلاً در زبان محاوره‌ای، «شاخ شدن» به معنی مطرح شدن، مشهور شدن یا قدرت یافتن است که این استفاده استعاری به ویژگی‌های بارز و قابل توجه شاخ در حیوانات برمی‌گردد.

    «شاخ» به عنوان ساختاری زیستی و فرهنگی، نمایانگر پیوند میان طبیعت و نمادهای انسانی است. این عضو بدن حیوانات، علاوه بر کارکردهای عملی و زیستی، در فرهنگ و هنر جایگاهی ویژه دارد و بازتابی از ارزش‌ها و باورهای جوامع مختلف به شمار می‌رود.

    ارجاع به لغت شاخ

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «شاخ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شاخ

    لغات نزدیک شاخ

    • - شاتل
    • - شاتون
    • - شاخ
    • - شاخ انداختن
    • - شاخ‌بزی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.