فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

فرخ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • خجسته
  • فونتیک فارسی

    farrokh
  • صفت
    ادبی auspicious, lucky, propitious, happy, blessed, fortunate, promising
    • - این رویداد فرخ را به شما صمیمانه تبریک عرض می‌کنم.

    • - My sincere congratulations on this auspicious event of yours.
    • - فرصت فرخ

    • - fortunate opportunity
  • نام زن و مرد
  • فونتیک فارسی

    farrokh
  • اسم خاص
    masculine and feminine proper noun, Farrokh
    • - فرخ تازگی‌ها خیلی سیریش شده.

    • - Farrokh has become very clingy lately.
    • - فرخ کل شب را به من خندید.

    • - Farrokh spent the night laughing at me.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد فرخ

ارجاع به لغت فرخ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرخ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فرخ

لغات نزدیک فرخ

پیشنهاد بهبود معانی