ادبی suffering, affliction, hardship, toil, tribulation, misery, pain, crucible, travail, adversity, persecution
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تو کز محنت دیگران بیغمی...
you who are unmoved by others' suffering...
گناه معمولاً محنت را در پی دارد.
Guilt usually connotes suffering.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «محنت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محنت