با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

گونه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • قسمت گوشتی زیر چشم‌ها و کنار دهان و بینی
  • فونتیک فارسی

    goone
  • اسم
    کالبدشناسی cheek, jowl
    • - روی گونه هایش کک و مک می پاشید.

    • - There was a sprinkling of freckles on her cheeks.
    • - گونه‌های سرخ

    • - rose cheeks
  • قسم، نوع، دسته، طبقه
  • فونتیک فارسی

    goone
  • اسم
    kind, type, variant, genre, sort, variety, description, ilk, order, nature, brand, version
    • - آنان از هر گونه تغییر هراس دارند.

    • - They dread any kind of change.
    • - چندین گونه کاهو

    • - several types of lettuce
    • - من این گونه کتاب‌ها را دوست دارم.

    • - I love these kinds of books.
  • رده بندی زیست شناسی
  • species
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد گونه

ارجاع به لغت گونه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گونه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گونه

لغات نزدیک گونه

پیشنهاد بهبود معانی