جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
با خرید اشتراک یکسالهی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ش" (صفحه 8)
شماره پانزده
شماره پنج
شماره ترتیب
شماره داخلی تلفن
شماره دار
شماره دوازدهم
شماره دوزی
شماره رسید
شماره سری
شماره سه
شماره سی
شماره سیزده
شماره شصت
شماره شناسایی
شماره عطف
شماره فوق العاده روزنامه
شماره قبل روزنامه و مجله
شماره گذاری صفحات کتاب و دفتر
شماره گذاری کردن
شماره گذاری نشده
شماره گیر
شماره گیر تلفن
شماره مجله و روزنامه
شماره نود
شماره نوزده
شماره نه
شماره هزار
شماره هشتاد
شماره هفت
شماره هفده
شماره هیجدهم
شمارهی پانزدهم
شمارهی پنج
شمارهی پنجاه
شمارهی چهل
شماری
شماری کردن
شماریابی
شماس
شماطه
شماک
شماگند
شمال
شمال اروپایی
شمال برکشندی
شمال خاوری
شمال سوی
شمال شرق
شمال شرقی
شمال غرب
شمال غربی
شمال مغناطیسی
شمالا
شمالگان
شمالگانی
شمالی
شمامه
شماها
شمای چیزی را نشان دادن
شمایل
شمایل پرست
شمایل پرستی
شمایل شکنی
شمخال
شمخال دار
شمخال داران
شمخال گری
شمخال ها
شمد
شمر
شمردگی
شمردن
شمرده
شمرده ادا کردن
شمرده گفتن
شمرده گویی
شمرده نشده
شمس
شمس الدین
شمس الدین محمد حافظ
شمس کاذب
شمسه
شمسی
شمسی و قمری
شمش
شمش چدن
شمشاد
شمشون
شمشه
شمشیر
شمشیر بلند و کمی خمیده
شمشیر پهن
شمشیر جنگی
شمشیر خمیده
شمشیر در شمشیر بازی
شمشیر دکمه دار
شمشیر فرو کردن
شمشیر ویژه شمشیربازی
شمشیرباز
شمشیربازی
شمشیربازی کردن
شمشیرزدن
شمشیرزن
شمشیرساز
شمشیرسازی
شمشیرکش
شمشیرکشیدن
شمشیرماهی
شمشیری
شمع
شمع خاموش کن
شمع در موتورهای درونسوز
شمع را خاموش کردن
شمع زدن
شمع زدن به
شمع زدن به دیوار
شمع ساز
شمع سواره
شمع طاق در معدن زغالسنگ
شمع فروش
شمع فروشی
شمع کافوری
شمع کشتی
شمع گچی
شمع محفل
شمع محفل پولداران
شمع موقت
شمعدان
شمعدان چند شاخه
شمعدان دیواری
شمعدانی
شمعدانی چند شاخه
شمعدانی عطر
شمعک
شمعک آب گرم کن
شمعک زدن به
شمعون
شمغند
شمن
شمن گرایی
شمول
شمه
شمیدگی
شمیزی
شمیمه
شن
شن پاش
شن پاش کردن
شن پاشی
شن پاشی کردن
شن پوش
شن تل در بستر رود
شن تل در راستای کرانه
شن چال
شن رسوبی
شن روان
شن ریزی
شن ریزی کردن
شن زار
شن فروکش
شن کش
شن کشی
شن لغزنده
شن مال
شن مرد
شن نفت دار
شن و آهک
شن و ماسه
شنا
شنا روی زمین
شنا کردن
شناخت
شناخت آب و هوای یک ناحیه
شناخت پذیر
شناخت تفاوت
شناخت رسوم و شعائر
شناخت کم
شناخت محیط زیست
شناخت معانی
شناخت ناپذیر
شناخت یون های گرما زاد
شناختن
شناختن رسمی
شناختنی
شناخته
شناخته شده
شناخته نشده
شناختی
شناس
شناسا
شناسا ساز
شناسا کردن
شناساگر
شناسان
شناسان کردن
شناسان گری کردن
شناساندن
شناساندن حدود و ثغور چیزی
شناسانش
شناسانگر
شناسانگری
شناسانگری کردن
شناسانه
شناسانیدن
شناسایی
شناسایی از دور
شناسایی داشتن
شناسایی کردن
شناسگر
شناسنامه
شناسنده
شناسه
شناعت
شناگاه
شناگر
شناگری
شناور
شناور بودن
شناور در آب
شناور در فضا
شناور سازی
شناور شدن
شناور کردن
شناور کردن ارز
شناور نگهداشتن
شناور نورافکن دار
شناورساختن
شناوری
شناوری کردن
شناوزر
شنای آزاد
شنای ایستاده
شنای برهنه
شنای پروانه
شنای پشت
شنای پهلو
شنای چاله حوضی
شنای سگی
شنای کرال
شنای کرال پشت
شنایار
شنبلید
شنبلیله
شنبه
شنت
شنج
شنجرف
شنجه
شنجه ای
شندار
شندرغاز
شنعت
شنفت یار
شنفتار شناسی
شنفتن
شنگ
شنگ تره ای
شنگرف
شنگرک
شنگول
شنگول شدن
شنگول کردن
شنگولی
شنگیدن
شنگینه
شنل
شنل کلاهدار
شنل یا ردا را برداشتن
شنوا
شنوا بودن
شنوانیدن
شنوانیدن رادیو و تلویزیون
شنوایی
شنوایی داشتن
شنود
شنود پذیر
شنود پذیری
شنود درمانی کردن
شنود سنج
شنود شناس
شنود ناپذیری
شنوداری
شنودشناختی
شنودشناسی
شنودگاه
شنودگر زدایی کردن
شنودن
شنودنی
شنودی
شنوسه
شنوندگان رادیو
شنونده
شنی
شنید
شنیداری
شنیدن
شنیدن به طور اتفاقی
شنیدنی
شنیده شدن
شنیع
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی