جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
با خرید اشتراک یکسالهی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ش" (صفحه 10)
شهرایی
شهربازی
شهربانی
شهربند
شهرت
شهرت ابدی دادن به
شهرت از دست دادن
شهرت بد
شهرت خوب
شهرت دادن
شهرت داردکه
شهرت داشتن به
شهرت یافتن
شهرت یافته
شهرتاش
شهردار
شهرداری
شهرزی
شهرزیان
شهرزیستی
شهرسازی
شهرستان
شهرستان ها
شهرستانی
شهرصنعتی
شهرک
شهرک دارای شهرداری
شهرک مستقل از شهر
شهرک نشین
شهرک و شهرک نشینان
شهرک های ییلاقی
شهرکستانی
شهرکی
شهرگان
شهرگرایی
شهرنشین
شهرنشین سازی
شهرنشین شده
شهرنشینان
شهرنشینی کردن
شهروا
شهروند
شهروند افتخاری
شهروند امریکایی مکزیکی تبار
شهروند سالخورده
شهروند کردن
شهروندان
شهروندسازی
شهروندی
شهره
شهره نام
شهرهایی که
شهرهرت
شهری
شهری شده
شهری کردن
شهریار
شهریاری
شهریان
شهریور
شهریه
شهریه ماهانه
شهساز
شهسالاری
شهسان
شهسانی
شهسوار
شهسواران
شهسواری
شهشهانه
شهگرای
شهله
شهنا
شهنشاه
شهنگانه
شهوار
شهوانی
شهوانیت
شهوت
شهوت آمیز
شهوت افزا
شهوت انگیز
شهوت انگیزانه
شهوت انگیزی
شهوت پرست
شهوت پرستانه
شهوت پرستی
شهوت جنسی
شهوت زا
شهوت زایی
شهوت زده
شهوت کلام
شهوت کلام داشتن
شهوت گرایی
شهوتران
شهوترانی
شهوترانی کردن
شهوتی
شهود
شهود و مدارک ارائه شده در دادگاه
شهود و مدارک ارائه شده در دادگاه جنایی
شهودگری کردن
شهودی
شهوند
شهیار
شهیاری
شهید
شهید جنگی
شهید شدن
شهید کردن
شهیر
شهیق
شهیق کردن
شهیق کشنده
شهیقی
شیاد
شیادانه
شیادی
شیادی کردن
شیار
شیار بسیار باریک در صفحه گرامافون
شیار پارچه
شیار پوست در اثر شلاق
شیار دور سکه
شیار روی ستون
شیار روی صفحه گرامافون
شیار روی نوار صوتی
شیار زیر سیم در برخی سازهای زهی
شیار شیار کردن
شیار کنده شده با اسکنه
شیار کوچک
شیاراندن پوست
شیارچه
شیارچه دار
شیارچه داری
شیاردار
شیاردار شدن
شیاردار کردن
شیاردار کردن با اسکنه
شیاردار کردن پارچه
شیارک
شیارک دار کردن
شیارکردن
شیاریدن
شیاف
شیاف مهبل
شیان
شیان کردن
شیانیدن
شیئی مورد نمایش
شیب
شیب بارانداز
شیب پلکانی
شیب پهنه
شیب پیدا کردن
شیب پیما
شیب تپه
شیب تند
شیب تند صخره
شیب دار
شیب دار شدن
شیب دار کردن
شیب دار کردن جاده در جهت پیچ جاده
شیب دارتر شدن
شیب دارترکردن
شیب داری
شیب داشتن
شیب راهه
شیب سنج
شیبانیدن
شیبانیدن خمیر
شیبانیدن گل
شیبیدن
شیپسی
شیپور
شیپور آشوب
شیپور آماده باش
شیپور استاش
شیپور بزرگ
شیپور بیدار باش
شیپور تجمع
شیپور خاموشی
شیپور خبر
شیپور خواب
شیپور زدن
شیپور زن
شیپور شامگاه
شیپور عقب نشینی
شیپور فرانسوی
شیپوراوستاش
شیپوربیداری
شیپورجمع
شیپورچی
شیپوررحمی
شیپورسان
شیپوری
شیت
شیخ
شیخ السفرا
شیخ نشین
شیخ نشین های خلیج فارس
شیخوخت
شیخی رادیدن
شید
شید آمایشی
شید آمایی
شید آمایی شدن
شید آمایی کردن
شید آوردن
شید افشان
شید افشانی
شید برقی
شید زایی
شید سال
شید کردن
شیدا
شیدا بودن
شیدا کردن
شیدا گونه
شیدا وار کردن
شیداساز
شیدافکنی
شیدالله
شیدانیدن
شیداوار
شیدایی
شیدایی حاد
شیدایی مد و چیزهای روز
شیدبرج
شیدبند
شیدزا
شیدشناسی
شیدگر نورانی
شیدمند شدن
شیدمند کردن
شیدناک
شیر
شیر آب
شیر آتش نشانی
شیر آتشنشانی
شیر ایمنی
شیر با چربی
شیر بچه
شیر بچه ها
شیر بزرگ
شیر بها
شیر بی چربی
شیر تخلیه
شیر تغلیظ شده
شیر چند راهه
شیر خالص که چربی آن گرفته نشده
شیر خشک
شیر خودکار
شیر خوردن از پستان
شیر دادن با پستان
شیر دادن به کودک با بطری
شیر دادن کودک با پستان
شیر دروازه ای
شیر دریایی
شیر دلمه شده
شیر دوشیدن
شیر زدن
شیر ساچمه ای
شیر سماور
شیر سماوری
شیر سوپاپ
شیر سوزنی
شیر شدن
شیر غلیظ
شیر غلیظ شده
شیر فشاری
شیر قطع و وصل
شیر قند
شیر کردن
شیر کمربند و تسمه
شیر کوهی
شیر گاز
شیر گاو
شیر گذاشتن
شیر ماک
شیر مالت
شیر مالت دار
شیر مانند
شیر مرغ
شیر منیزی
شیر نیمه دلمه شده
شیر و شکلات
شیر و فلکه
شیر و کاکائو
شیر وشمیده
شیر هموژنیزه
شیر یا خط
شیر یا خط کردن
شیرآور
شیرآوری در زن و پستانداران ماده
شیرابه
شیراز
شیرازه
شیربان
شیربر
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی