شکل جمع:
introductionsمقدمه، دیباچه، معارفه، معرفی، معرفی رسمی، فاتحه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
the introduction of guests to one another
معرفی مهمانان به یکدیگر
a letter of introduction
معرفینامه
We need no introduction because we are cousins.
ما نیازی به معرفی نداریم؛ چون پسرعمو هستیم.
the introduction of tonight's program
معرفی برنامهی امشب
the introduction of a bill into Congress
تقدیم یک لایحه به کنگره
(کتاب و غیره) دیباچه، پیشگفتار، پیش درآمد، درآمد، سرآغاز، آغاز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The book's introduction is too long.
دیباچهی کتاب بسیار طولانی است.
an introduction to modern American poetry
درآمدی بر شعر نوین امریکایی
آوردن، وارد سازی، رایج سازی، رسم کردن، شایع سازی
the introduction of modern medicine into Iran
آوردن پزشکی نوین به ایران
the introduction of African plants into America
آوردن گیاهان افریقایی به امریکا
the introduction of rude remarks into his speech
وارد کردن حرفهای بیادبانه در نطق خودش
the introduction of corrupt politicians into the government
داخل کردن سیاست بازان فاسد در دولت
the introduction of new manufacturing processes
رایج کردن فرآیندهای نوین تولیدی
ارائه، عرضه (کالای جدید)، شناساندن (شخص یا اندیشه یا کالا و غیره)
the introduction of a new product on T.V.
شناساندن محصول جدیدی از تلویزیون
The introduction of computers into foreign markets was not easy.
عرضهی کامپیوتر در بازارهای بیگانه کار آسانی نبود.
قرار دادن، نهادن
the introduction of a wire into the vein
نهادن سیم در داخل رگ
آشناسازی، معمولسازی
ابداع
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «introduction» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/introduction