آخرین به‌روزرسانی:

Beforetime

معنی

adverb

پیشتر، پیش از این

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beforetime

  1. adverb at a time in the past
    Synonyms:
    previously formerly earlier before already once aforetime erstwhile

ارجاع به لغت beforetime

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beforetime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beforetime

لغات نزدیک beforetime

پیشنهاد بهبود معانی