گذشتهی ساده:
dinedشکل سوم:
dinedسومشخص مفرد:
dinesوجه وصفی حال:
diningتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در منزل شام خوردن
خوردن (چیز خاصی)
در خارج از منزل خوراک (شام) خوردن
(انگلیس - عامیانه) سر شام از چیزی حرف زدن
میز ناهارخوری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dine