Fatherly

ˈfɑːðərli ˈfɑːðəli
آخرین به‌روزرسانی:
  • adjective
    پدرانه ،پدروار
    • - fatherly advice
    • - پند پدرانه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد fatherly

  1. adverb parently
    Synonyms: affectionate, benevolent, benign, forbearing, indulgent, kind, kindly, paternal, patriarchal, protective, supportive, tender
    Antonyms: maternally, motherly

ارجاع به لغت fatherly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fatherly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fatherly

لغات نزدیک fatherly

پیشنهاد بهبود معانی