با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Forehanded

fɔːrˈhændɪd ˈfɔːˈhændɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective adverb
    پس‌انداز کن، چیزدار، دورنگر، دوراندیش، به‌موقع
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد forehanded

  1. adjective Wealthy
    Synonyms: well-to-do, well-off, prosperous
  2. adjective Prudent
    Synonyms: careful, sparing, cautious, thrifty, chary, circumspect, frugal, forehand, gingerly, prudent, provident, wary
    Antonyms: backhand

ارجاع به لغت forehanded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forehanded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forehanded

لغات نزدیک forehanded

پیشنهاد بهبود معانی