امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Galloping

ˈɡæləpɪŋ ˈɡæləpɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    galloped
  • شکل سوم:

    galloped
  • سوم‌شخص مفرد:

    gallops

معنی

adjective
سواره، برقی، چارنعل رونده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد galloping

  1. verb Cause to move at full gallop
    Synonyms: running, racing, trotting, striding, extending, darting, racking, pacing, cantering, loping, sprinting, scooting, swinging, hurdling, bounding, speeding, jumping, jogging, leaping, hurrying, springing, hastening, flying, tearing, bolting

ارجاع به لغت galloping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «galloping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/galloping

لغات نزدیک galloping

پیشنهاد بهبود معانی