آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۰ مهر ۱۴۰۴

    Immigration

    ˌɪmɪˈɡreɪʃn ˌɪmɪˈɡreɪʃn

    معنی immigration | جمله با immigration

    noun uncountable B2

    مهاجرت (ورود به کشوری دیگر برای زندگی)

    The immigration process can be complex.

    فرایند مهاجرت می‌تواند پیچیده باشد.

    Immigration policies vary from country to country.

    سیاست‌های مهاجرتی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She studied the effects of immigration on the economy.

    او تأثیرات مهاجرت بر اقتصاد را مطالعه کرد.

    noun uncountable B1

    کنترل گذرنامه، بازرسی گذرنامه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    Travelers often get nervous when waiting at immigration.

    مسافران اغلب هنگام انتظار در بخش بازرسی گذرنامه مضطرب می‌شوند.

    We got through immigration quickly because the lines were short.

    ما خیلی سریع از کنترل گذرنامه عبور کردیم چون صف‌ها کوتاه بودند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد immigration

    1. noun departure from one's native land to settle in another
      Synonyms:
      migration emigration settlement colonization exodus transmigration in-migration crossing the border change of allegiance
      Antonyms:
      exile defection emigration

    Collocations

    immigration and naturalization service

    (در امریکا) اداره‌ی مهاجرت و شهروندسازی

    (امریکا) اداره‌ی مهاجرت و شهروند‌سازی

    immigration policy

    سیاست مهاجرتی، خط‌مشی مهاجرتی (مجموعه‌‌قوانینی که دولت‌ها برای مدیریت ورود، اقامت و خروج افراد خارجی به کشور خود تعیین می‌کنند)

    immigration authorities

    مقامات امور مهاجرت، مسئولان امور مهاجرت

    لغات هم‌خانواده immigration

    • noun
      immigration, immigrant
    • verb - transitive
      immigrate

    ارجاع به لغت immigration

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «immigration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immigration

    لغات نزدیک immigration

    • - immigrant parent
    • - immigrate
    • - immigration
    • - immigration and naturalization service
    • - immigration authorities
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.