فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Invariant

American: ˌɪnˈveriənt British: ɪnˈveəriənt

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective

غیرمتنوع، یکسان، ثابت، نامتغیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

invariant factor

سازه‌ی پایا، عامل پایدار

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد invariant

  1. adjective having no change or variation
    Synonyms:
    same steady regular even uniform constant unchanging unvarying invariable changeless equable

ارجاع به لغت invariant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «invariant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/invariant

لغات نزدیک invariant

پیشنهاد بهبود معانی