گذشتهی ساده:
massagedشکل سوم:
massagedسومشخص مفرد:
massagesوجه وصفی حال:
massagingشکل جمع:
massagesماساژ، مشت و مال، ماساژ دادن، مشتمال دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Massage the painful muscles gently and put a hot towel on them.
عضلات دردناک را به آرامی مالش بدهید و حولهی داغی روی آنها بگذارید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «massage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/massage