۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Massage

məˈsɑːʒ ˈmæsɑːʒ

گذشته‌ی ساده:

massaged

شکل سوم:

massaged

سوم‌شخص مفرد:

massages

وجه وصفی حال:

massaging

شکل جمع:

massages

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive

ماساژ، مشت و مال، ماساژ دادن، مشتمال دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Massage the painful muscles gently and put a hot towel on them.

عضلات دردناک را به آرامی مالش بدهید و حولهی داغی روی آن‌ها بگذارید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد massage

  1. noun kneading of body parts
    Synonyms:
    rubbing stroking rubbing-down back rub beating manipulation chirapsia rolfing
  1. verb knead body parts
    Synonyms:
    rub stroke pat press caress stimulate rub down push manipulate rolf

سوال‌های رایج massage

گذشته‌ی ساده massage چی میشه؟

گذشته‌ی ساده massage در زبان انگلیسی massaged است.

شکل سوم massage چی میشه؟

شکل سوم massage در زبان انگلیسی massaged است.

شکل جمع massage چی میشه؟

شکل جمع massage در زبان انگلیسی massages است.

وجه وصفی حال massage چی میشه؟

وجه وصفی حال massage در زبان انگلیسی massaging است.

سوم‌شخص مفرد massage چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد massage در زبان انگلیسی massages است.

ارجاع به لغت massage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «massage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/massage

لغات نزدیک massage

پیشنهاد بهبود معانی