امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Peewee

ˈpiːˌwi ˈpiːˌwi ˈpiːˌwi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
( pewee ) چیز کوچک و جزئی، بچه، طفل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد peewee

  1. adjective Extremely small
    Synonyms: diminutive, dwarf, lilliputian, miniature, tiny, teeny, midget, minuscule, minute, pygmy, wee, pintsize, pintsized, little, teensy-weensy, teensy, teeny-weeny, small, weeny
  2. noun Small olive-colored woodland flycatchers of eastern North America
    Synonyms: pewee, runt, peewit, shrimp, pewit, wood-pewee, half-pint, Contopus virens

ارجاع به لغت peewee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «peewee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/peewee

لغات نزدیک peewee

پیشنهاد بهبود معانی