آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ آذر ۱۴۰۲

    Dwarf

    dwɔːrf dwɔːf

    گذشته‌ی ساده:

    dwarfed

    شکل سوم:

    dwarfed

    وجه وصفی حال:

    dwarfing

    شکل جمع:

    dwarfs

    معنی dwarf | جمله با dwarf

    noun verb - transitive adverb

    کوتوله، قدکوتاه، کوتوله شدن، کوتاه جلوه دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The circus group included two very comical dwarfs.

    گروه سیرک دارای دو کوتوله‌ی بسیار مضحک بود.

    dwarf willow

    بید کوتاه، بید علفی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    dwarf breeds of horse

    نژادهای اسب کوچک اندام

    Malnutrition has dwarfed these children.

    سوء تغذیه این کودکان را از رشد بازداشته است.

    The arid desert climate had dwarfed the trees.

    آب و هوای خشک صحرا رشد درختان را مختل کرده است.

    War dwarfed all social problems.

    جنگ همه‌ی مسائل اجتماعی را تحت‌‌تأثیر قرار داد.

    Skyscrapers dwarf the old church.

    آسمان‌خراش‌ها باعث می‌شوند کلیسای قدیمی کوتاه به نظر برسد.

    Though himself not short, he was dwarfed by the basketball player.

    با آنکه خود او قدکوتاه نبود؛ ولی در کنار آن بسکتبالیست کوتاه قد به نظر می‌آمد.

    A winged child bouncing on his dwarfish drum.

    کودک بالداری که روی طبل کوچولو‌موچولوی خود ورجه‌وورجه می‌کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dwarf

    1. adjective miniature, tiny
      Synonyms:
      small petite diminutive undersized baby pocket low
      Antonyms:
      large big huge giant
    1. noun very small person
      Synonyms:
      midget lilliputian homunculus tom thumb bantam
      Antonyms:
      giant
    1. verb minimize
      Synonyms:
      diminish lower reduce detract from check hinder retard suppress belittle dim make small minify micrify stunt dominate overshadow predominate rise above tower above tower over look down upon
      Antonyms:
      maximize oversize

    سوال‌های رایج dwarf

    گذشته‌ی ساده dwarf چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده dwarf در زبان انگلیسی dwarfed است.

    شکل سوم dwarf چی میشه؟

    شکل سوم dwarf در زبان انگلیسی dwarfed است.

    شکل جمع dwarf چی میشه؟

    شکل جمع dwarf در زبان انگلیسی dwarfs است.

    وجه وصفی حال dwarf چی میشه؟

    وجه وصفی حال dwarf در زبان انگلیسی dwarfing است.

    ارجاع به لغت dwarf

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dwarf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dwarf

    لغات نزدیک dwarf

    • - DVM
    • - dvorák
    • - dwarf
    • - dwarf chestnut
    • - dwarfish
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.