امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pygmy

ˈpɪɡmi ˈpɪɡmi
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از pigmy به‌ جای pygmy استفاده کرد.

معنی

noun
( pigmy ) کوتاه، قد‌کوتاه، آدم کوتاه‌قد، میمون، پیگمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pygmy

  1. noun Any member of various peoples having an average height of less than five feet
    Synonyms:
    pigmy midget pixy dwarf runt bantam chimpanzee elf gnome lilliputian short shrimp small tiny trivial unimportant
  1. adjective Extremely small
    Synonyms:
    diminutive dwarf lilliputian midget miniature minuscule minute tiny wee peewee pintsize pintsized teensy-weensy teensy teeny teeny-weeny weeny

ارجاع به لغت pygmy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pygmy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pygmy

لغات نزدیک pygmy

پیشنهاد بهبود معانی