۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Weeny

ˈwiːni ˈwiːni
آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

توضیحات

همچنین weensy نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار weeny رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal
بسیار کوچک، ریز، جزئی، ریزه‌میزه، کوچولوموچولو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- weeny details
- جزئیات ریز
- He had a weeny apartment in the city.
- آپارتمان بسیار کوچکی در این شهر داشت.
- my sister's weensy hands
- دست‌های ریزه‌میزه‌ی خواهرم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد weeny

  1. adjective extremely small
    Synonyms:
    tiny minute small little miniature wee bitty peewee pint-size diminutive midget pygmy dwarf teeny teensy bittie pintsize itty-bitty itsy-bitsy teeny-weeny teensy-weensy weensy lilliputian minuscule

ارجاع به لغت weeny

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «weeny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/weeny

لغات نزدیک weeny

پیشنهاد بهبود معانی