فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Permute

ˌpərˈmjuːt pəˈmjuːt

گذشته‌ی ساده:

permuted

شکل سوم:

permuted

سوم‌شخص مفرد:

permutes

وجه وصفی حال:

permuting

معنی‌ها و نمونه‌جمله

verb - transitive

جای ‌گرداندن

verb - transitive

پس وپیش کردن، قلب کردن، تغییر دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

to permute MBDC to BMCD

حروف MBDC را به BMCD جای‌گزین‌کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد permute

  1. verb change the order or arrangement of
    Synonyms:
    transpose commute

ارجاع به لغت permute

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «permute» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/permute

لغات نزدیک permute

پیشنهاد بهبود معانی