آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Pork

pɔːrk pɔːk

معنی pork | جمله با pork

noun uncountable B1

گوشت خوک

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

A pork chop was sizzling on the grill when we arrived.

وقتی رسیدیم، یک تکه گوشت خوک روی گریل درحال سرخ شدن بود.

The chef marinated the pork overnight to make it tender and flavorful.

سرآشپز، گوشت خوک را از شب قبل در چاشنی خواباند تا نرم و خوش‌طعم شود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

pork chops

گوشت گرده‌ی خوک

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pork

  1. noun the political appointments or jobs that are at the disposal of those in power

ارجاع به لغت pork

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pork

لغات نزدیک pork

پیشنهاد بهبود معانی