امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Quaggy

American: ˈkwæɡiː British: ˈkwæɡɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
باتلاق‌مانند، باتلاقی، خفتابی، مردابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
نرم، شل، گوشتالو
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quaggy

  1. adjective Yielding easily to pressure or weight; not firm
    Synonyms: squashy, mushy, pappy, pulpous, flaccid, pulpy, soft, boggy, spongy, marshy, miry, mucky, squishy, muddy, yielding, sloppy, sloughy, soggy, irresilient, swampy, waterlogged

ارجاع به لغت quaggy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quaggy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quaggy

لغات نزدیک quaggy

پیشنهاد بهبود معانی