با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Republican

rɪˈpʌblɪkən rɪˈpʌblɪkən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    republicans

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
جمهوری‌خواه، جمهوری، گروهی، اجتماعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a republican system of government
- نظام حکومت جمهوری
- The Republicans won the elections.
- جمهوری‌خواهان انتخابات را بردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد republican

  1. noun A tributary of the Kansas River that flows from eastern Colorado eastward through Nebraska and Kansas
    Synonyms: registered Republican, democrat, member of the G.O.P., Young Republican, Old Line Republican, elephant, member of the Old Guard, jacobin, liberal, progressive, socialist, constitutionalist, Rousseauist, republican river
  2. adjective
    Synonyms: democratic, constitutional, popular, electoral, autonomous, sovereign, representative
    Antonyms: authoritarian, fascist, autocratic

ارجاع به لغت republican

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «republican» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/republican

لغات نزدیک republican

پیشنهاد بهبود معانی