با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Self-righteous

selfˈraɪtʃəs selfˈraɪtʃəs
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: selfrighteous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خود برحق‌بین، خود درستکارانگار (شخص)، حق‌به‌جانب، خود برحق‌بینانه (عمل و رفتار و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- She had a self-righteous attitude that made it difficult to have a conversation with her.
- او نگرشی حق‌به‌جانب داشت که گفت‌وگو با او را دشوار می‌کرد.
- The selfrighteous man would often judge others for their choices without considering their circumstances.
- این مرد خود برحق‌بین اغلب دیگران را به خاطر انتخاب‌هایشان -بدون در نظر گرفتن شرایطشان- قضاوت می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد self-righteous

  1. adjective smug
    Synonyms: affected, canting, complacent, egotistical, goody-goody, holier-than-thou, hypocritical, noble, pharisaic, pietistic, pious, preachy, sanctimonious, self-satisfied, superior
    Antonyms: caring, humble, thoughtful, understanding

ارجاع به لغت self-righteous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-righteous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-righteous

لغات نزدیک self-righteous

پیشنهاد بهبود معانی