با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Tailed

American: ˈteɪld British: teɪld
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    tails
  • وجه وصفی حال:

    tailing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(به‌طور معمول در ترکیب) دارای دم به‌خصوص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- long tailed
- دم دراز
- bobtailed
- دم‌بریده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tailed

  1. verb Go after with the intent to catch
    Synonyms: tagged, trailed, tracked, shadowed, bobbed, stalked, followed, seated, reared, pursued, lasted, dogged, ended, butted, docked, backed, chased
    Antonyms: headed, fronted

ارجاع به لغت tailed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tailed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tailed

لغات نزدیک tailed

پیشنهاد بهبود معانی