امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tailed

American: ˈteɪld British: teɪld
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    tails
  • وجه وصفی حال:

    tailing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(به‌طور معمول در ترکیب) دارای دم به‌خصوص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- long tailed
- دم دراز
- bobtailed
- دم‌بریده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tailed

  1. verb Go after with the intent to catch
    Synonyms:
    tagged trailed tracked shadowed bobbed stalked followed seated reared pursued lasted dogged ended butted docked backed chased
    Antonyms:
    headed fronted

ارجاع به لغت tailed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tailed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tailed

لغات نزدیک tailed

پیشنهاد بهبود معانی