همچنین میتوان از The final straw نیز استفاده کرد.
تیر خلاص، موردی که باعث میشود کارد به استخوان برسد (آخرین کار از مجموعهای از کارها که دیگر برای فرد قابل تحمل نیست و کاسهی صبر او را لبریز میکند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her constant late arrivals were the last straw for the manager.
دیرکردهای مداوم او کاسهی صبر مدیر را لبریز کرد.
When she found out he lied again, that was the last straw in their friendship.
فهمیدن اینکه او دوباره دروغ گفته است، تیر خلاصی بر پیکرهی دوستی آنها بود.
The rising prices felt like the last straw for many families struggling to make ends meet.
افزایش قیمتها باعث شد تا کارد به استخوان خانوادههایی برسد که برای تأمین هزینههای زندگی خود دچار مشکل بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «the last straw» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/the-last-straw