آخرین به‌روزرسانی:

خوار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / khaar /

low, underling, base, hangdog, abject, humble, inferior, degraded, menial, lowly, humbled, humiliated, scorned, disparaged

خفیف، پست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

علم در نزد جاهلان خوار است.

Learning is disparaged by the ignorant.

او نمونه‌ی یک کارمند خوار بود.

He was the epitome of a scorned employee.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خوار

  1. مترادف:
    پست توسری‌خور حقیر خفیف دنی ذلیل زبون سرافکنده سقط فرومایه متذلل محقر
    متضاد:
    عزیز

ارجاع به لغت خوار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خوار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خوار

لغات نزدیک خوار

پیشنهاد بهبود معانی