آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴

    درست به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / dorost /

    correct, right, all right, rightful, true, exact, truthful, faithful, righteous, accurate, proper, legitimate, precise, sound, valid, direct, due

    correct

    right

    all right

    rightful

    true

    exact

    truthful

    faithful

    righteous

    accurate

    proper

    legitimate

    precise

    sound

    valid

    direct

    due

    صحیح

    رفتار درست

    correct behavior

    کاری که شما کردید از نظر اخلاقی درست نبود.

    What you did was not ethically right.

    صفت
    فونتیک فارسی / dorost /

    whole, full, perfect, strict, clear, prompt, fair, functional, even

    whole

    full

    perfect

    strict

    clear

    prompt

    fair

    functional

    even

    کامل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    او سخنرانی درستی در مورد اهمیت آموزش داد.

    He gave a whole speech about the importance of education.

    او تعادل درستی بین کار و استراحت پیدا کرد و زندگی‌اش را لذت‌بخش‌تر کرد.

    She found the perfect balance between work and leisure, making her life more enjoyable.

    قید
    فونتیک فارسی / dorost /

    rightly, aright, all right, fully, directly, flat, quite, out, downright

    rightly

    aright

    all right

    fully

    directly

    flat

    quite

    out

    downright

    به‌درستی

    آیا می‌توانی این واژه را درست معنی کنی؟

    Can you rightly define this word?

    آیا درست شنیدم؟

    Did I hear aright?

    صفت
    فونتیک فارسی / dorost /

    honest, upright, just, incorruptible, principled

    honest

    upright

    just

    incorruptible

    principled

    درست‌کار

    رویکرد درست او اعتماد همکارانش را جلب کرد.

    His honest approach won him the trust of his colleagues.

    او همیشه به‌خاطر شخصیت درست و اصولی‌اش شناخته شده است.

    She has always been known for her upright character and unwavering principles.

    قید
    فونتیک فارسی / dorost /

    very, just, precisely, smack, barely, sharp, dead, exactly

    very

    just

    precisely

    smack

    barely

    sharp

    dead

    exactly

    به‌طور دقیق

    همانا که درست مثل پدرت هستی.

    You are evidently very much like your father.

    سنگ به نزدیکی چشمش خورد، درست در زیر ابرو.

    The stone hit her near the eye, just below the brow.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد درست

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    راست صحیح
    متضاد:
    خطا
    مترادف:
    استوار تمام کامل
    مترادف:
    تندرست سالم
    مترادف:
    حق حقیقی صواب واقع
    مترادف:
    امین درستکار صائب موثق

    سوال‌های رایج درست

    درست به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «درست» در زبان انگلیسی به correct یا right ترجمه می‌شود؛ بسته به زمینه‌ی کاربرد، ممکن است هرکدام مناسب‌تر باشد.

    کلمه‌ی «درست» یکی از واژگان کلیدی در زبان فارسی است که کاربردهای گسترده‌ای در زمینه‌های اخلاقی، علمی، فنی و روزمره دارد. در معنای پایه‌ای، «درست» به معنای «مطابق با واقعیت یا حقیقت» است. زمانی که می‌گوییم پاسخی «درست» است، منظورمان این است که آن پاسخ با واقعیت منطبق بوده و از لحاظ منطقی، علمی یا تجربی خطایی در آن وجود ندارد. این کاربرد در حوزه‌ی آموزش، آزمون، و تحلیل داده‌ها بسیار رایج است و یکی از پایه‌های شناخت صحیح در علوم گوناگون محسوب می‌شود.

    در معنای اخلاقی، «درست» به رفتاری اطلاق می‌شود که با اصول انسانی، انصاف، و وجدان سازگار باشد. فرد «درستکار» کسی است که در اعمال خود به‌دور از فریب، خیانت، یا بی‌عدالتی عمل می‌کند. از این رو، «درست بودن» نه‌تنها در سطح عمل، بلکه در نیت و وجدان فرد نیز معنا پیدا می‌کند. این نوع استفاده از واژه، معمولاً با مفاهیمی چون صداقت، عدالت و شرافت همراه است و در تربیت فردی و اجتماعی نقش مهمی ایفا می‌کند.

    از منظر فنی و مهندسی، «درست» بودن یک عملکرد یا ساختار به معنای تطابق کامل آن با استانداردها، طراحی اولیه، یا هدف نهایی است. مثلاً وقتی گفته می‌شود «این قطعه به‌درستی نصب شده است»، منظور این است که فرآیند نصب آن بدون خطا و طبق دستورالعمل انجام شده. در چنین کاربردهایی، دقت، صحت داده‌ها، و کیفیت اجرا همگی در ارزیابی «درست بودن» مؤثرند.

    در زندگی روزمره، واژه‌ی «درست» در موقعیت‌های گوناگونی به کار می‌رود؛ از «درست کردن غذا» گرفته تا «درست شدن یک رابطه». در این زمینه‌ها، درست معمولاً با مفهومی از اصلاح یا بهبود همراه است. وقتی می‌گوییم «این دستگاه درست کار نمی‌کند»، یعنی از کارکرد طبیعی یا مطلوب خود خارج شده است، و وقتی می‌گوییم «مشکلش درست شد»، یعنی به وضعیت عادی یا مناسب بازگشته است. بنابراین، «درست» در این نوع کاربردها هم‌زمان معنای کارآمدی، بهبود و انطباق با انتظار را در بر دارد.

    «درست» واژه‌ای است که اغلب با تصمیم‌گیری، قضاوت، و شناخت همراه است. افراد دائماً در حال سنجش آنچه «درست» است در مقابل آنچه «نادرست» به نظر می‌رسد هستند. این سنجش، چه در روابط فردی، چه در انتخاب‌های حرفه‌ای، و چه در درک مسائل پیچیده، بخش جدایی‌ناپذیر از فرایند تفکر انتقادی محسوب می‌شود. اهمیت واژه‌ی «درست» در اینجاست گاهی که مرز میان واقعیت و خطا، اخلاق و بی‌اخلاقی، و حتی پیشرفت و شکست را تعریف می‌کند.

    ارجاع به لغت درست

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «درست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/درست

    لغات نزدیک درست

    • - درس مدرسه
    • - درس‌ومشق
    • - درست
    • - درست از آب درآمدن
    • - درست اندیش
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    motivator move forward move house multitude playfulness playlist plight pls poesy poignant permission perplexity persecution personal personally پنبه مرفه شست هل دادن آپدیت امضا املا ارتقا انشا انشعاب منشعب گله گزار گله‌گزاری شماره گذاری کردن علامت‌گذار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.