آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

حق به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / hagh(gh) /

right(s), justice, (just) claim, authority

right

justice

claim

authority

امتیازی که به انسان داده شده است

او حق نداشت چنین پول هنگفتی را از حساب بچه‌ها انتقال بدهد.

She had no right to alienate such a large sum from the children's account.

او به‌ حق شکایت می‌کرد که مزدش را نداده‌اند.

He complained with justice that his wages had not been paid.

اسم
فونتیک فارسی / hagh(gh) /

title, fee, privilege, prerogative

title

fee

privilege

prerogative

امتیاز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

حق عضویت در باشگاه خصوصی گلف بسیار گران است.

The initiation fee for the private golf club is quite expensive.

حق محاکمه شدن توسط هیئت‌منصفه

the privilege of trial by jury

اسم
فونتیک فارسی / hagh(gh) /

truth, righteousness, the right

truth

righteousness

the right

حقیقت

او بدون ترس حق را گفت.

She spoke the truth without fear.

جامعه بیش از هر چیز، حق را ارج می‌نهاد.

The community valued righteousness above all else.

اسم
فونتیک فارسی / hagh(gh) /

God, the Lord, the Almighty

God

the Lord

the Almighty

خداوند

صدهزاران کیمیا حق آفرید...

God created hundreds of thousands of blessings...

باید راه حق را دنبال کنیم تا حقیقت را بیابیم.

We must follow the path of the Lord to find the truth.

صفت
فونتیک فارسی / hagh(gh) /

right, correct, just, rightful

right

correct

just

rightful

درست

تردیدی ندارم که حق با شماست.

I don't question but you're correct.

او سهم حق خود از ارث را مطالبه کرد.

He claimed his rightful share of the inheritance.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حق

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
متضاد:

ارجاع به لغت حق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حق

لغات نزدیک حق

پیشنهاد بهبود معانی