آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

دستگاه به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / dastgaah /

apparatus, plant, machinery, machanism, installation, organization, scheme, flat, system, pomp, power, ability

apparatus

plant

machinery

machanism

installation

organization

scheme

flat

system

pomp

power

ability

gear

gear

اتومبیل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

set

set

اتومبیل

عامیانه hickey

hickey

اتومبیل

tract

tract

اتومبیل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دستگاه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
جهاز سیستم
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت دستگاه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دستگاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دستگاه

لغات نزدیک دستگاه

پیشنهاد بهبود معانی