فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

زیبا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خوشگل، جمیل

فونتیک فارسی

zibaa
صفت

beautiful, lovely, good-looking, fair, handsome, glamorous, nice-looking, comely, elegant, adorable, gorgeous, exquisite, beauteous, pretty, goodly, graceful, cute, looker, shapely, pulchritudinous

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

آنان با شیفتگی به دختر زیبا نگاه می‌کردند.

Enraptured, they gazed at the beautiful girl.

یک سرزمین زیبا و غنی

a fair and abundant land

نمونه‌جمله‌های بیشتر

شعر زیبا

beautiful poem

غروب آفتاب واقعاً زیبا بود.

The sunset was downright lovely.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زیبا

  1. مترادف:
    پریچهر پریرو جمیل خوبرو خوب‌صورت خوش‌اندام خوشگل خوش‌منظر رعنا زیبارو شیک صبیح ظریف قشنگ لطیف لعبت مطبوع مقبول ملیح نازنین نیک‌منظر نیکورو وجیه وسیم
    متضاد:
    زشت
  1. مترادف:
    باطراوت تماشایی خوش شکیل

ارجاع به لغت زیبا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زیبا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زیبا

لغات نزدیک زیبا

پیشنهاد بهبود معانی