آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

ماسیدن به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / maasidan /

to be congealed or coagulated

to be congealed or coagulated

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ماسیدن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
بستن منجمدشدن
مترادف:
مترادف:
مترادف:
نفع‌داشتن بهره بردن عاید شدن
مترادف:
مثمر واقع‌شدن نتیجه دادن به ثمر رسیدن تحقق یافتن
مترادف:
قد دادن رسیدن
مترادف:
ناگفته ماندن ادا نشدن
مترادف:
انجام نشدن ناتمام ماندن
مترادف:
بی‌حرکت‌ماندن
مترادف:
رس

ارجاع به لغت ماسیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماسیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماسیدن

لغات نزدیک ماسیدن

پیشنهاد بهبود معانی