لینک مطلب کپی شد

۲۱

به‌روزرسانی ۲۸ مهر ۱۴۰۳

انتشار ۸ بهمن ۱۴۰۱

افعال مربوط به آشپزی در انگلیسی

لغت
معنی

grunt

نوعی دسر (متشکل از میوه‌های پخته‌شده با نان)

gut

دل‌وروده‌ی … را خالی کردن، شکم … را پاک کردن

hero

ساندویچ بزرگ

hogwash

غذای بی‌کیفیت، غذا (خوراک خوک)

hokeypokey

هوکی پوکی (با شکر و شیره‌ی قند و جوش شیرین و برخی مواد دیگر درست می‌شود)

hot cross bun

نان صلیبی داغ (نوعی نان گرد که در عید پاک سرو می‌شود)

jannock

جاناک (نوعی نان مسطح که از آرد جو درست می‌شود)

jerusalem artichoke

سیب‌زمینی ترشی، یرالماسی (Helianthus tuberosus از خانواده‌ی composite) (گیاهی است از خانواده‌ی مرکبات که گل‌هایی شبیه به گل‌های آفتابگردان دارد. بخش خوردنی سیب‌زمینی ترشی همان غده‌ی آن است که می‌شود به صورت خام یا پخته خورده شود.)

jubilee

جوبیلی (اشاره به نوعی سبک آشپزی که در آن با اضافه کردن مشروبات الکلی به غذا و درون ماهیتابه‌ی داغ شعله ایجاد می‌کنند و غذا را طبخ می‌کنند) (اغلب با حرف بزرگ)

jus

جوس (سس رقیقی که از عصاره‌ی گوشت تهیه می‌شود)

لغت
معنی

kebab

کباب

kedgeree

کجری یا کیچری (غذای هندی متشکل‌از برنج، ماهی و تخم‌مرغ)

lean

لخم، کم‌چربی (گوشت)
بخش لخم، بخش کم‌چربی (یا بدون چربی) (گوشت)

lights

شش، ریه، جگر سفید (به‌عنوان غذا)

line

خط (اشاره به بخشی از آشپزخانه‌ی حرفه‌ای که در آن غذا پخته و پرس‌بندی می‌شود)

lovage

انگدان (گیاهی که مصرف دارویی دارد و در آشپزی نیز از آن استفاده می‌شود)

mac

ماکارونی

marinate

خواباندن، مرینیت کردن، خوابیدن، مرینیت شدن (خیساندن مواد غذایی در یک چاشنی اغلب اسیدی و مایع پیش از پخت)

masa

ماسا (خمیری که از ذرت آسیاب‌شده‌ی آغشته به محلول آهک و آب تهیه می‌شود و در غذاهایی مانند تورتیا و تامال از آن استفاده می‌شود)

meal prep

آماده‌سازی غذا (آماده کردن وعده‌های غذایی روزهای آینده به صورت یک‌جا و برای صرفه‌جویی در زمان)

غذا یکی از اساسی‌ترین نیازهای انسان است و برای پختن آن در هر جایی که زندگی کنید لازم است با لغات و اصطلاحات مخصوص غذا و آشپزی آشنا باشید. اگر شما در یک کشور خارجی زندگی می‌کنید و یا برای سفر به آن جا می‌روید احتمالا به این موضوع پی برده باشید. مثلا پختن یک تخم مرغ ساده به چند روش ممکن است و اگر از آشپزِ انگلیسی‌زبانِ یک هتل بخواهید که برای صبحانه‌تان یک تخم مرغ داشته باشید او از شما نوع پخت آن را خواهد پرسید.

ممکن است شما به آشپزی کردن، شرکت در یک مسابقه‌ی آشپزی به زبان انگلیسی، یادگیری آشپزی و یا حتی آموزش اشپزی علاقه داشته باشید می‌دانید که شرکت کردن در کلاس‌های بین‌المللی آشپزی می‌تواند کمک زیادی در پیشرفت کار شما داشته باشد و در فرآیند اموزش، اگر یک سر آشپزِ مسلط به اصطلاحات تخصصیِ آشپزی به انگلیسی باشید باعث برتری شما خواهد بود، در این صورت بهتر است بدانید که افعال پرکاربرد آشپزی کدام‌ها هستند و چگونه به درستی از هر فعل و اصطلاح پخت و پز استفاده کنید و با طعم‌ها و مزه‌ها به انگلیسی آشنا باشید. در این پست لیست واژگان مربوط به آشپزی و پخت و پز را به همراه یک فایل pdf به شما معرفی می کنیم.

دریافت فایل پی‌دی‌اف لیست لغات رایج مرتبط با آشپزی

شما می‌توانید کلمات و اصطلاحات مربوط به آشپزی و پختن را در فست دیکشنری سرچ کنید و معنی هر اصطلاح مرتبط با پخت و پز را به انگلیسی و فارسی مشاهده کنید و با زبان خاص آشپزی آشنا شوید. همچنین می‌توانید مترادف و متضاد هر واژه و کلمه‌ی مرتبط با آشپزی، لغات نزدیک به آن‌ها و مثال و نمونه جمله‌ها و عباراتی در مورد آن‌ها را جست و جو و پیدا کنید و آن‌ها را دریک پوشه مختص به اشپزی برای خودتان ذخیره کنید تا در زمان نیاز، به سرعت به آن‌ها دسترسی داشته باشید.

نرم افزارهای فست دیکشنری

می توانید با استفاده از نرم افزارهای فست ‌دیکشنری تمام لغاتی که در اینجا مشاهده کردید را به راحتی روی تلفن همراه خودتان داشته باشید و برای هر لغت در اپلیکیشن‌ اندروید و اپلیکیشن‌ ios فولدر و دسته‌بندی انجام دهید و از دیگر امکانات آن استفاده کنید.


نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات (۲۱)