آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Bump Into

bʌmp ˈɪntu bʌmp ˈɪnt

معنی bump into | جمله با bump into

phrasal verb C1

(اتفاقی کسی را) دیدن، (اتفاقی به کسی) بر خوردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

I never expected to bump into my old high school teacher at the grocery store.

اصلاً انتظار نداشتم معلم قدیمی دبیرستانم در خواربارفروشی ببینم.

I always bump into my neighbor while taking out the trash.

همیشه هنگام بیرون آوردن سطل زباله، اتفاقی به همسایه‌ام بر می‌خورم.

collocation

(اتقاقی) برخورد کردن، تصادف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Be careful not to bump into the table when you walk by.

مراقب باشید وقتی از کنار میز عبور می‌کنید، به میز برخورد نکنید.

She was so absorbed in her book that she didn't notice and bumped into the lamppost.

او آن‌قدر غرق در کتابش بود که متوجه نشد و به تیر چراغ‌برق برخورد کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bump into

  1. phrasal verb happen upon
    Synonyms:
    encounter meet run into come across chance upon stumble run across meet up with light upon hit light tumble luck

ارجاع به لغت bump into

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bump into» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bump-into

لغات نزدیک bump into

پیشنهاد بهبود معانی