شکل جمع:
countrymen( countrywoman =) هممیهن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
dear countrymen, ...
هممیهنان گرامی ...
He and two of his countrymen came.
او و دو نفر از هممیهنانش آمدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «countryman» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/countryman