زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Guideline

ˈɡaɪdlaɪn ˈɡaɪdlaɪn

شکل جمع:

guidelines

معنی و نمونه‌جمله

noun C1

راهبرد، راهنما، رهنمون، شاقول

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the new guidelines for fighting addiction

دستورالعمل‌های جدید برای مبارزه با اعتیاد

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد guideline

  1. noun direction
    Synonyms:
    instruction guidance rule guide clue signal mark marker key precept ground rule standard procedure protocol code

سوال‌های رایج guideline

معنی guideline به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «guideline» در زبان فارسی به «راهنما»، «راهنمای عمل»، یا «دستورالعمل» ترجمه می‌شود.

«Guideline» واژه‌ای است که در حوزه‌های مختلف از جمله پزشکی، آموزش، مدیریت، سیاست‌گذاری، مهندسی و زندگی روزمره کاربرد دارد. این واژه به مجموعه‌ای از توصیه‌ها، اصول یا قواعد اشاره دارد که برای کمک به تصمیم‌گیری، انجام درست یک فعالیت، یا استانداردسازی فرایندها تدوین می‌شود. برخلاف قوانین الزام‌آور، راهنماها معمولاً جنبه‌ی پیشنهادی دارند، اما در بسیاری از موقعیت‌ها، رعایت آن‌ها برای دستیابی به کیفیت، ایمنی یا کارایی بالا ضروری است.

در دنیای پزشکی، «guidelines» نقش حیاتی ایفا می‌کنند. سازمان‌های سلامت جهانی، انجمن‌های تخصصی یا وزارت‌خانه‌های بهداشت معمولاً دستورالعمل‌هایی برای تشخیص و درمان بیماری‌ها تدوین می‌کنند. این راهنماها بر اساس آخرین شواهد علمی و پژوهش‌ها تهیه می‌شوند و به پزشکان کمک می‌کنند تصمیمات دقیق‌تری اتخاذ کنند. برای مثال، راهنمای درمان دیابت یا کووید-۱۹ به تیم‌های درمانی نشان می‌دهد که در شرایط مختلف چه اقداماتی انجام دهند.

در آموزش، راهنماها به معلمان، دانش‌آموزان و برنامه‌ریزان کمک می‌کنند تا مسیر مشخصی برای یادگیری و تدریس داشته باشند. برای نمونه، یک راهنمای آموزشی ممکن است مشخص کند که در یک سطح تحصیلی، چه مهارت‌هایی باید آموزش داده شود و از چه منابعی استفاده گردد. در همین راستا، آزمون‌ها، تکالیف و حتی نوع تعامل آموزشی بر اساس همین دستورالعمل‌ها شکل می‌گیرند.

در مدیریت پروژه و سازمان‌ها، «guideline» ابزاری برای استانداردسازی و بهینه‌سازی فرآیندهاست. راهنماهایی برای نوشتن گزارش، اجرای پروژه، ارزیابی عملکرد یا حتی رفتار سازمانی، به کارکنان کمک می‌کند تا در چارچوب مشخص و هماهنگ عمل کنند. این کار باعث کاهش خطا، افزایش شفافیت، و تسریع در پیشرفت کارها می‌شود.

در زندگی روزمره نیز افراد با انواع مختلف راهنماها روبه‌رو هستند: از راهنمای نصب لوازم خانگی گرفته تا دستورالعمل استفاده از دارو، راهنمای سفر، یا توصیه‌های غذایی. این نوع دستورالعمل‌ها، گرچه الزامی نیستند، اما پیروی از آن‌ها باعث می‌شود کارها سریع‌تر، آسان‌تر و با ریسک کمتر انجام شوند.

کلمه‌ی «guideline» نماد نظم و شفافیت است؛ مجموعه‌ای از نشانه‌ها و مسیرها که ما را در تصمیم‌گیری‌ها یاری می‌دهد. رعایت آن، به معنای حرکت آگاهانه در مسیرهای مشخص است، مسیری که پیش از ما آزموده شده یا با دانش تخصصی طراحی شده است تا از خطا و سردرگمی بکاهد.

شکل جمع guideline چی میشه؟

شکل جمع guideline در زبان انگلیسی guidelines است.

ارجاع به لغت guideline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guideline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/guideline

لغات نزدیک guideline

پیشنهاد بهبود معانی