امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Guideline

ˈɡaɪdlaɪn ˈɡaɪdlaɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    guidelines

معنی و نمونه‌جمله

noun C1
راهبرد، راهنما، رهنمون، شاقول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the new guidelines for fighting addiction
- دستورالعمل‌های جدید برای مبارزه با اعتیاد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد guideline

  1. noun direction
    Synonyms:
    clue code ground rule guidance guide instruction key mark marker precept protocol rule signal standard procedure

ارجاع به لغت guideline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guideline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guideline

لغات نزدیک guideline

پیشنهاد بهبود معانی