فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ineligible

ɪnˈelədʒəbl ɪnˈelədʒəbl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

غیرمشمول، شامل‌نشدنی، ناشایسته برای انتخاب، فاقد شرایط لازم، غیرقابل‌قبول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Those under 18 are ineligible to vote.

آنان که کمتر از 18 سال دارند، نمی‌توانند رأی بدهند.

He is ineligible for promotion.

او حایز شرایط لازم برای ترفیع نیست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ineligible

  1. adjective not qualified
    Synonyms:
    unqualified unsuitable inappropriate unacceptable unfit incompetent unavailable undesirable disqualified unequipped ruled out objectionable
    Antonyms:
    qualified suitable eligible acceptable equipped

ارجاع به لغت ineligible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ineligible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ineligible

لغات نزدیک ineligible

پیشنهاد بهبود معانی