آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ مهر ۱۴۰۴

    Judicial

    dʒuːˈdɪʃl dʒuːˈdɪʃl

    معنی judicial | جمله با judicial

    adjective

    حقوق قضایی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

    مشاهده

    a judicial decision

    رأی قضایی

    The defendant's fate lies in the hands of the judicial system.

    سرنوشت متهم در دست نظام قضایی است.

    adjective

    حقوق طبق دستور دادگاه (مربوط به فروش و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The judicial sale process can be lengthy and complex.

    فرایند فروش طبق دستور دادگاه می‌تواند طولانی و پیچیده باشد.

    The judicial sale price was significantly lower than market value.

    قیمت فروش طبق دستور دادگاه به‌طور قابل توجهی کمتر از ارزش بازار بود.

    adjective

    حقوق متعلق یا مناسب قاضی یا قوه‌ی قضائیه

    The ceremonial aspect of wearing judicial robes adds a sense of authority to courtroom proceedings.

    جنبه‌ی تشریفاتی پوشیدن لباس مناسب قاضی، به جلسات دادگاه حس اقتدار می‌دهد.

    The judge donned his judicial robes before entering the courtroom.

    قاضی پیش از ورود به دادگاه لباس قضاوت خود را پوشید.

    adjective

    دین شرعی (برخاسته از قضاوت خداوند)

    The judicial punishment for his actions was swift and severe.

    مجازات شرعی برای اعمال او سریع و شدید بود.

    The hurricane was a judicial punishment.

    طوفان مجازاتی شرعی بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد judicial

    1. adjective legal
      Synonyms:
      lawful official legalistic statutory juristic juridical constitutional authoritative judiciary jurisdictional regular equitable impartial principled administrative magisterial forensic judgelike distinguished discriminating pontifical

    سوال‌های رایج judicial

    معنی judicial به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «judicial» در زبان فارسی به «قضایی» یا «مربوط به قوه‌ی قضائیه» ترجمه می‌شود.

    این واژه به هر چیزی اشاره دارد که با نظام عدالت، دادگاه‌ها، قاضیان یا روند رسیدگی به پرونده‌های حقوقی و کیفری در ارتباط باشد. از نظر دستوری، «judicial» صفت (adjective) است و غالباً برای توصیف نهادها، تصمیمات، فرایندها یا رفتارهایی به کار می‌رود که در چارچوب قانون و توسط دستگاه قضایی انجام می‌گیرند. این واژه در متون رسمی، حقوقی و آکادمیک بسیار رایج است و نشان‌دهنده‌ی جنبه‌ای از ساختار حکمرانی و اجرای عدالت در جوامع است.

    از منظر کاربرد، «judicial» اغلب در ترکیب‌هایی مانند judicial system (نظام قضایی)، judicial decision (رأی قضایی)، judicial review (بازبینی قضایی) و judicial authority (قدرت قضایی) به کار می‌رود. این ترکیبات مفاهیمی دقیق از نحوه‌ی اعمال قانون و نظارت بر اجرای آن را منتقل می‌کنند. برای مثال، judicial review به روندی گفته می‌شود که در آن دادگاه‌ها قوانین یا تصمیمات اجرایی را بررسی می‌کنند تا اطمینان حاصل شود با اصول قانون اساسی یا حقوق بنیادین سازگارند. به این ترتیب، واژه‌ی «judicial» نه تنها به دستگاه قضا اشاره دارد، بلکه نمایانگر نقش نظارتی و کنترلی عدالت بر سایر بخش‌های حکومت نیز هست.

    از نظر ریشه‌شناسی، واژه‌ی «judicial» از کلمه‌ی لاتین judicium به‌معنای «قضاوت» گرفته شده و در نهایت از فعل judicare به معنای «داوری کردن» مشتق شده است. این ریشه‌ی لاتین بازتاب‌دهنده‌ی مفهوم بنیادی قضاوت و تصمیم‌گیری بر اساس شواهد و قوانین است. در طول تاریخ، مفهوم «judicial» از دادگاه‌های اولیه‌ی محلی تا نظام‌های پیچیده‌ی حقوقی مدرن، پیوسته با ایده‌ی عدالت و نظم همراه بوده است. همین پیشینه‌ی تاریخی سبب شده است که این واژه همواره با نوعی احترام، رسمیت و اقتدار همراه باشد.

    از دیدگاه مفهومی، «judicial» به فرایندهایی اشاره دارد که بر پایه‌ی بی‌طرفی، قانون‌گرایی و استدلال منطقی بنا شده‌اند. هنگامی که تصمیمی «قضایی» نامیده می‌شود، به این معناست که تصمیم‌گیری از مسیر قانونی، مستدل و نهادینه انجام گرفته است، نه از طریق سلیقه یا احساسات شخصی. در متون علمی و تحلیلی، این واژه گاه برای تمایز میان تصمیمات «سیاسی» و «قضایی» به کار می‌رود، تا نشان دهد که نوع دوم بر اساس اصول حقوقی و نه انگیزه‌های فردی یا گروهی اتخاذ شده است.

    واژه‌ی «judicial» بازتابی از آرمان دیرینه‌ی انسان برای دستیابی به عدالت و نظم اجتماعی است. این واژه در ذات خود مفاهیمی چون بی‌طرفی، خرد، قانون‌مداری و انصاف را در بر دارد. نظام‌های مدرن حقوقی بدون سازوکارهای قضایی منسجم و تصمیمات «judicial» قابل اعتماد، نمی‌توانند دوام بیاورند. از همین‌رو، واژه‌ی «judicial» نه تنها توصیف‌کننده‌ی ساختار قضایی است، بلکه نشانه‌ای از تعهد تمدن بشری به عدالت، پاسخ‌گویی و حاکمیت قانون محسوب می‌شود.

    ارجاع به لغت judicial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «judicial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/judicial

    لغات نزدیک judicial

    • - judicatory
    • - judicature
    • - judicial
    • - judicially
    • - judiciary
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.