شغل، حرفه، کسب، رویه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
To be a sailor is a boring métier.
ملوان بودن کار ملالآوری است.
Political oratory is not my métier.
در سخنرانی سیاسی سررشته ندارم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «metier» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/metier