با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Yankee

ˈjæŋki ˈjæŋki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
( yank ) ضربه ناگهانی و شدید، تکان شدید و سخت، تشنج، زود کشیدن، تکان تند دادن، آمریکایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد yankee

  1. adjective Having New England qualities
    Synonyms: homespun, individualistic, isolationist, republican, rockbound, set, conservative, rural, clever, tricky, hard, cunning, sharp, mercantile
  2. adjective Concerning the United States
    Synonyms: north-american, western, westernized, americanized
  3. noun A New Englander
    Synonyms: yank, northerner, easterner, Down Easter, early settler, abolitionist, unionist, northlander, northener, yankee-doodle, southlander, westlander
  4. noun An American who lives in New England
    Synonyms: new-englander
  5. noun A person from the United States
    Synonyms: american, American citizen, north-american, westerner, tourist, yank

ارجاع به لغت yankee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yankee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yankee

لغات نزدیک yankee

پیشنهاد بهبود معانی