امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Zero Hour

ˈzɪroʊˈaʊər ˈzɪərəʊˈaʊə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از h-hour به‌ جای zero hour استفاده کرد.

معنی

noun phrase
(نظامی) هنگام حمله یا حرکت تعیین شده قبلی، (مجازاً) لحظه شروع آزمایشات سخت، لحظه بحرانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد zero hour

  1. noun moment of truth
    Synonyms: A-day, D-day, D-day, H-hour, appointed hour, appointed hour, climax, contingency, countdown, crisis, crisis point, crossroad, crossroads, crunch time, deadline, emergency, exigency, jumping-off point, juncture, moment of truth, pinch, pivotal moment, start time, strait, target, target day, the time, turning point, turning point, vital moment

ارجاع به لغت zero hour

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zero hour» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zero-hour

لغات نزدیک zero hour

پیشنهاد بهبود معانی