فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

مختار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • آزاد، دارای اختیار
  • فونتیک فارسی

    mokhtaar
  • صفت
    free, having free choice, independent, at liberty, empowered, authorized
    • - خودمختار

    • - self-governing
    • - وکیل مختار بود همه‌ی قبوضش را پرداخت کند.

    • - The lawyer was empowered to pay all her bills.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد مختار

ارجاع به لغت مختار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مختار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مختار

لغات نزدیک مختار

پیشنهاد بهبود معانی