Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست فهرست
  • ورود یا ثبت‌نام
  • جست‌وجو
  • نرم‌افزار‌ها
    • نرم‌افزار اندروید اطلاعات بیشتر
    • نرم‌افزار iOS اطلاعات بیشتر
  • راهنما
  • تماس با ما
  • درباره‌ی ما
  • لغات جست‌وجو شده
  • وبلاگ
  • الف
  • ب
  • پ
  • ت
  • ث
  • ج
  • چ
  • ح
  • خ
  • د
  • ذ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • س
  • ش
  • ص
  • ض
  • ط
  • ظ
  • ع
  • غ
  • ف
  • ق
  • ک
  • گ
  • ل
  • م
  • ن
  • و
  • ه
  • ی

لیست الفبای فارسی: حرف "ف" (صفحه 2)

  • فتنه انگیختن
  • فتنه انگیز
  • فتنه انگیزانه
  • فتنه انگیزی
  • فتنه جو
  • فتنه جویی
  • فتنه کاری
  • فتنه کردن
  • فتنه گر
  • فتنه گری
  • فتنه گری کردن
  • فتوا
  • فتوا دادن
  • فتوا دهنده
  • فتوالکتریک
  • فتوت
  • فتوح
  • فتوحات
  • فتور
  • فتورکردن
  • فتوسنتز
  • فتوکپی
  • فتوکپی کردن
  • فتوی
  • فتوی دادگاه
  • فتوی دادن
  • فته
  • فتی
  • فتیله
  • فتیله بمب و دینامیت
  • فتیله پشم
  • فتیله پنبه
  • فتیله شمع
  • فجاه
  • فجر
  • فجر جنوبی
  • فجر شمالی
  • فجور
  • فجیح
  • فجیع
  • فجیعه
  • فحاش
  • فحاشانه
  • فحاشی
  • فحاشی کردن
  • فحش
  • فحش دادن
  • فحش دادن به
  • فحشا
  • فحشائ
  • فحشای اجباری
  • فحل
  • فحل آمدن
  • فحل آمده
  • فحل شدگی
  • فحلیت
  • فحوا
  • فحوای کلام
  • فحوایی
  • فحوی
  • فخامت
  • فخذ
  • فخر
  • فخر کردن به خود
  • فخرآمیز
  • فخرالدین
  • فخرفروش
  • فخرفروشانه
  • فخرفروشی
  • فخیم
  • فدا
  • فدا کردن
  • فدا کردنی
  • فداسازی
  • فداکار
  • فداکارانه
  • فداکاری
  • فداکاری کردن
  • فدایی
  • فداییان
  • فدراسیون
  • فدرال
  • فدرال سازی
  • فدرال کردن
  • فدرال گرایی
  • فدرال گری
  • فدوی
  • فدیه
  • فر
  • فر آشپزخانه
  • فر انداختن
  • فر برای بریان کردن
  • فر برای کباب کردن
  • فر پایا
  • فر خوردن
  • فر دادن
  • فر ریز
  • فر زدن
  • فر زلف
  • فر شاهی
  • فر شش ماهه
  • فر فر
  • فر مو
  • فرآخته
  • فرآراستگی
  • فرآمد شدن
  • فرآمدی
  • فرآور
  • فرآورد
  • فرآوردن
  • فرآوردن با زحمت و دقت
  • فرآوردن در کارخانه
  • فرآوردن در کارگاه
  • فرآورده
  • فرآورده انحصاری
  • فرآورده پایانی
  • فرآورده جدید
  • فرآورده کشاورزی
  • فرآورده ویژه
  • فرآورده های اصلی
  • فرآوری
  • فرآوش
  • فرآویز زدن
  • فرآیند
  • فرآیند کنش
  • فرآیندگر مرکزی
  • فرآیندهای کاوشی
  • فرا
  • فرا -
  • فرا اطلس
  • فرا جهان بین
  • فرا جهانی
  • فرا خروشیدن
  • فرا دریایی
  • فرا دیواری
  • فرا رسنده
  • فرا رسیدن شب
  • فرا روان بین
  • فرا روان شناسی
  • فرا سو رونده
  • فرا سوی چیزی بودن
  • فرا شکافت
  • فرا صوت شناسی
  • فرا گذاشت
  • فرا گسترده شدن
  • فرا گفتن به طور رسمی
  • فرا نگره
  • فرا نهش
  • فرابرد
  • فرابنفش
  • فرابود
  • فراپاش کردن
  • فراپاشی
  • فراپخش
  • فراپخش شدن
  • فراپر بسامد
  • فرات
  • فراتاب
  • فراتابی
  • فراتاخت
  • فراتاز
  • فراتازی
  • فراتر
  • فراتر بودن
  • فراتر رفتن
  • فراتر رفتن از حد خود
  • فراتر رفتن از حد معینی
  • فراتر رفتن از مرز خود
  • فراترین
  • فراتک
  • فراجویی
  • فراچم
  • فراچنگ آوردن
  • فراچیرگی
  • فراچیره
  • فراحسی
  • فراخ
  • فراخ روی کردن
  • فراخ ساز
  • فراخ شدگی
  • فراخ شدن
  • فراخ کردن
  • فراخ گویی کردن
  • فراخ نشینی
  • فراخش
  • فراخش گر
  • فراخشی
  • فراخگر
  • فراخنا
  • فراخناک
  • فراخنایی
  • فراخندگی
  • فراخواست
  • فراخواستن
  • فراخوان
  • فراخوان به دادگاه
  • فراخوان کردن
  • فراخوان نامه
  • فراخوان نامه فرستادن
  • فراخواند
  • فراخواندگان
  • فراخواندن
  • فراخواندن با سوت زدن
  • فراخواندن برای شرکت در جلسه
  • فراخواندن به خدمت نظام
  • فراخواندن روح
  • فراخواندن شیاطین
  • فراخوانده
  • فراخوانشی
  • فراخوانی
  • فراخود
  • فراخور
  • فراخور بودن
  • فراخورمن
  • فراخوری
  • فراخه
  • فراخی
  • فراخی پذیر
  • فراخیدگی
  • فراخیدگی قلب
  • فراخیدن
  • فرادانشگاهی
  • فرادریا
  • فرادهش
  • فرادهشی
  • فرادید
  • فرار
  • فرار از پاسخ
  • فرار از زندان
  • فرار از مدرسه
  • فرار از مسئولیت
  • فرار بودن
  • فرار به منظور ازدواج
  • فرار دادن
  • فرار کردن
  • فرار کردن از جبهه
  • فرار کردن از خدمت
  • فرار کردن از قانون
  • فرار کردن اسب
  • فرار کردن به دلیل رودربایستی
  • فرار کردن دام
  • فرار ناگهانی
  • فرار ناگهانی از زندان
  • فراراستی گرایانه
  • فراراستی گرایی
  • فراراستینه
  • فرارسان عصبی
  • فرارسانی عقیده
  • فرارسی
  • فرارسیدن
  • فرارسیدن به
  • فرارسیدن زمان
  • فرارگاه
  • فراروال
  • فرارون
  • فراروند
  • فراروی
  • فراروی کردن
  • فراری
  • فراری از مدرسه
  • فراری دادن
  • فراری شدن
  • فراری کردن
  • فراریت
  • فراریز شدن
  • فراریز کردن
  • فراریزش
  • فراز
  • فراز آسمان
  • فراز افکند
  • فراز ترسی
  • فراز جوی
  • فراز جویی
  • فراز چرخی
  • فراز راه
  • فراز رسان
  • فراز رفتن
  • فراز کار
  • فراز کشند
  • فراز کشی
  • فراز نواخت
  • فراز و نشیب
  • فراز و نشیب آوا
  • فراز و نشیب دار کردن
  • فراز و نشیبی
  • فرازآوردن
  • فرازا
  • فرازاسنج
  • فرازاشکوب
  • فرازان
  • فرازاندن
  • فرازانی
  • فرازبان
  • فرازبر
  • فرازتر
  • فرازد
  • فرازرو
  • فرازسنج
  • فرازسوی
  • فرازش
  • ‹
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • ›
  • مترجم متن آنلاین
  • دریافت نرم‌افزار اندروید
  • دریافت نرم‌افزار iOS
  • راهنما
  • درباره‌ی ما
  • تماس با ما
  • قیمت‌ها
  • وبلاگ
  • لغت‌های تصادفی
  • نیکوکاری ۱۴۰۰
  • قوانین و مقررات
  • حریم خصوصی
  • تلفظ صوتی توسط دانشگاه کمبریج ارائه شده است
  • دروازه پرداخت معتبر
  • فست دیکشنری در اینستاگرام
  • فست دیکشنری در توییتر
© 2007 - 2023 Fast Dictionary (Fastdic) All rights reserved.
Audio pronunciations copyright © Cambridge University Press.
منتخب بهترین نرم‌افزار iOS در جشنواره وب ایران برنده‌ی جایزه کاربردپذیری نرم‌افزار برتر اندروید از سوی کافه بازار