جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "و" (صفحه 8)
ویروس شناس
ویروس شناسی
ویروس کرونا
ویروس کش
ویروسی
ویری
ویز ویز
ویزا
ویزا کردن
ویزر
ویزیت
ویزیت دکتر
ویزیت کردن
ویزیتور
ویژ
ویژ کردن
ویژگانه
ویژگانی
ویژگاهی
ویژگی
ویژگی ارثی
ویژگی توری دوزی
ویژگی چیزی بودن
ویژگی روانی
ویژگی سخن و رفتار
ویژگی عمده
ویژگی غنایی شعر
ویژگی فردی
ویژگی فسفری پیدا کردن
ویژگی فکری
ویژگی کسی بودن
ویژگی محلی
ویژگی مشترک
ویژگی ملی و قومی
ویژگی ملیله دوزی
ویژگی نمائی
ویژگی های انسانی
ویژگی های پدری
ویژگی های ثانویه جنسی
ویژگی های جغرافیایی
ویژگی های جمعیت شناسی
ویژگی های زنانه
ویژگی های شعر و شاعری
ویژگی های شهسوران و عیاران
ویژگی های لازم
ویژگی های مادرانه
ویژگی های محلی
ویژگی های یونان باستان
ویژه
ویژه امر بخصوصی
ویژه ای
ویژه ایالات متحده
ویژه بیماری بخصوص
ویژه پسران و مردان
ویژه تزریق در زیرپوست
ویژه تند رفتن
ویژه جهانگردان
ویژه خارج از راههای پرتردد
ویژه خانم ها
ویژه خرد کردن
ویژه خواص
ویژه دانشجویان پاره وقت
ویژه دختران
ویژه ساختن
ویژه سازی
ویژه سازی کردن
ویژه سخن
ویژه کار
ویژه کار گرایی
ویژه کارهای سنگین
ویژه کاری
ویژه کاری بودن
ویژه کاری کردن
ویژه کردن
ویژه گر
ویژه گر آموزش پزشکی
ویژه گر آموزش و پرورش
ویژه گر ادغام شرکت ها
ویژه گر ارتادندان پزشکی
ویژه گر ارتشی
ویژه گر بیماری شناسی
ویژه گر بیماری های زنانه
ویژه گر بیماری های کودکان
ویژه گر بینایی
ویژه گر بینایی سنجی
ویژه گر پرتو درمانی
ویژه گر پرتونگاری
ویژه گر خاورزمین
ویژه گر دستور زبان
ویژه گر زایمان
ویژه گر ژنتیک
ویژه گر طب سوزنی
ویژه گر علم فیزیک
ویژه گر علوم
ویژه گرآموزی پزشکی
ویژه گری
ویژه گری کردن
ویژه گویش
ویژه گی های روستایی
ویژه مادر
ویژه مدیران
ویژه مراسم رسمی
ویژه مردان
ویژه مسافرت کوتاه
ویژه نام
ویژه نگاشت
ویژه واژگان
ویژه هوای بد
ویژه هوای سرد
ویس
ویست در بازی ورق
ویستریا
ویسکانسین
ویسکنت
ویسکنت در رده بندی اشرافی
ویسکوز
ویسکوزیته
ویسکی
ویسکی اسکاتلندی
ویسکی بد
ویسکی چاودار
ویسکی خانگی و غیر قانونی
ویسکی ساز
ویسکی سودا
ویش
ویش شناس
ویش شناسی
ویش کش
ویشناک
ویشناکی
ویشنو
ویشه
ویشی
ویفر
ویکتور هوگو
ویکتوریا
ویکتوریاگرایی
ویکتوریایی
ویگ
ویگ وم
ویل
ویلا
ویلافرانکیان
ویلان
ویلان و سیلان
ویلانی
ویلنیوس
ویله
ویله زدن از درد
ویله زدن از غم
ویلیام باتلر ییتز
ویلیام تافت
ویلیام شکسپیر
ویلیام فاکنر
ویلیام مکین لی
ویلیام وردزورث
ویمبلدن
وین
وینچ
وینچ کردن
وینی
وینی پگ
وینیل
ویول
ویولا
ویولن
ویولن بزرگ
ویولن زدن
ویولن زن
ویولن سل
ویولن شش تار
ویولنیست
ویولونیست اول
ویوله دو ژانسین
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
zaftig
yup
yuk
yourself
yep
wreckage
wreak havoc
wormy
workbench
woeful
woe
within
why not
we
WBU
تراس
بیماری
تلویزیون
جبران کردن
دنده
دخترعمه
دقیق
دیوانه
تختخواب
زالزالک
رعایت کردن
زگیل
سال کبیسه
سرب
سرنگ