پاسخ نه، منفی، مخالف، خیر، ابداً
"Are you tired?" "No!"
«خسته هستی؟» «نه!»
No, I am not tired.
نه، خسته نیستم.
No, don't do that!
نه آن کار را نکن!
There are no mistakes in your composition.
انشای تو (هیچ) غلط ندارد.
I have no doubt.
شکی ندارم.
I have no time.
وقت ندارم.
No animal lives there.
هیچ جانوری آنجا زیست نمیکند.
He gave no answer.
او پاسخی نداد.
They no longer live here.
آنها دیگر اینجا زندگی نمیکنند.
It came as no surprise to me.
برایم شگفتانگیز نبود.
twenty ayes and two noes
بیست رأی موافق و دو رأی منفی
whether or no you want it
چه بخواهی چه نخواهی
شیمی عنصر شیمیایی (No) نوبلیم، عنصر نوبلیم (نماد شیمیایی عنصر Nobelium)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حتی اگر نخواهی
ابدا، هرگز، نخیر، نه، نمیشه
بیچونوچرا، هر چه میگویم بدون عذر و بهانه انجام بده
بنیآدم اعضای یکدیگراند
بیخبری خوشخبری است
جای نگرانی نیست، آسان است
بههیچوجه، اصلاً، ابداً
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «no» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/no