آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Resiliency

rəˈzɪljənsi rɪˈzɪlɪənsi

معنی resiliency | جمله با resiliency

noun uncountable C2

روان‌شناسی سلامت روان تاب‌آوری، مقاوت، دوام‌آوری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سلامت روان

مشاهده

Despite facing numerous troubles, her resiliency and determination helped her to achieve her goals.

علی‌رغم مواجهه با مشکلات متعدد، تاب‌آوری و عزمش به او کمک کرد تا به اهدافش برسد.

My resiliency has helped me overcome many obstacles in life.

تاب‌آوری‌ام به من کمک کرده از موانع زیادی در زندگی‌ام عبور کنم.

noun uncountable

جهندگی، حالت ارتجاعی، کشسانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد resiliency

  1. noun the ability to recover quickly from depression or discouragement
  1. noun the quality or state of being flexible

ارجاع به لغت resiliency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resiliency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resiliency

لغات نزدیک resiliency

پیشنهاد بهبود معانی