آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Bromide

ˈbroʊmaɪd ˈbrəʊmaɪd

معنی bromide | جمله با bromide

noun

شیمی برمور، نمک آلی یا معدنی اسید هیدروبرمیک، اظهار یا بیان مبتذل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

silver bromide

برمید نقره

Instead of helping the quake victims, they came out with the same old bromides.

به جای کمک به زلزله‌زدگان همان حرف‌های پوچ گذشته را تحویل دادند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bromide

  1. noun a commonplace remark or notion; a platitude.
    Synonyms:

ارجاع به لغت bromide

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bromide» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bromide

لغات نزدیک bromide

پیشنهاد بهبود معانی