این لغت به شکل cliche نیز نوشته میشود ولی شکل نوشتاری cliché رایج است.
کلیشه، هر چیز تکراری
The movie was full of clichés, with predictable plot twists and tired dialogue.
فیلم پر از کلیشه بود، با پیچشهای داستانی قابل پیشبینی و دیالوگهای تکراری.
His speech was filled with cliches, offering no new or insightful ideas.
سخنرانی او مملو از مطالب تکراری بود و هیچ ایدهی جدید یا روشنگریای ارائه نمیکرد.
'Experience is the best teacher' is an old cliché, but I agree with it.
«تجربه بهترین معلم است» کلیشهای قدیمی است اما من با آن موافق هستم.
کلیشهای، تکراری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The fashion industry is often criticized for perpetuating cliché beauty standards.
صنعت مد اغلب به دلیل جاودانه کردن استانداردهای زیبایی کلیشهای مورد انتقاد قرار میگیرد.
The painting was beautiful, but the subject matter was cliché.
نقاشی زیبا بود اما موضوع آن تکراری بود.
کلمهی «cliché» در زبان فارسی به «کلیشه» ترجمه میشود.
این واژه به عباراتی، ایدهها یا قالبهایی اشاره دارد که بارها و بارها استفاده شدهاند و به همین دلیل تازگی و خلاقیت خود را از دست دادهاند. کلیشهها معمولاً ساده، قابل پیشبینی و قابل حدس هستند و میتوانند در گفتار، نوشتار، هنر، فیلم و حتی رفتارهای روزمره دیده شوند. استفاده بیش از حد از کلیشهها باعث میشود پیام یا اثر مورد نظر ضعیف، پیشپاافتاده و غیرجذاب به نظر برسد.
«Cliché» در ادبیات و هنر نقش ویژهای دارد، زیرا نشاندهندهی تکرار ایدهها و نگرشهای رایج در جامعه است. نویسندگان، شاعران و هنرمندان معمولاً تلاش میکنند از کلیشهها فاصله بگیرند تا آثارشان تازه و خلاقانه به نظر برسند. به کارگیری کلیشه میتواند خواننده یا مخاطب را پیشبینیپذیر کند و تجربهی اثر را کاهش دهد، زیرا ذهن انسان با تکرار مکرر این الگوها آشنا شده و تأثیر اولیهی آن کاهش مییابد.
در زندگی روزمره نیز کلیشهها دیده میشوند. برای مثال، عبارات رایج و تکراری مانند «همیشه خوشحال باش» یا رفتارهای پیشبینیشده در موقعیتهای اجتماعی نمونههایی از cliché هستند. این عبارات و رفتارها گرچه ممکن است جنبهی مثبت یا آموزندهای داشته باشند، اما به دلیل استفادهی مکرر، اثرگذاری خود را از دست میدهند و گاهی حتی باعث کسالت یا بیتفاوتی مخاطب میشوند.
شناخت کلیشهها برای توسعهی مهارتهای نوشتاری و گفتاری اهمیت دارد. با تشخیص عبارتها یا ایدههای تکراری، افراد میتوانند جایگزینهای خلاقانهتر و اصیلتری بیابند و پیام خود را با قدرت و تازگی بیشتری منتقل کنند. این موضوع در محیطهای حرفهای، آموزشی و هنری اهمیت ویژه دارد، زیرا نوآوری و خلاقیت در ارتباطات و آثار هنری تأثیر مستقیم بر موفقیت و جذب مخاطب دارد.
«cliché» مفهومی است که به تکرار و پیشبینیپذیری اشاره دارد و به افراد کمک میکند تا از استفاده بیش از حد الگوهای رایج پرهیز کنند. فهم این واژه باعث میشود که گفتار و نوشتار ما تازهتر، جذابتر و اثرگذارتر باشد و به خلق ایدهها و آثار اصیلتر کمک نماید. کلیشهها، هرچند در ابتدا راحت و آشنا به نظر میرسند، اما در نهایت ارزش و تازگی خود را از دست میدهند و نیازمند جایگزینی خلاقانه هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cliché» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cliche