گذشتهی ساده:
copulatedشکل سوم:
copulatedسومشخص مفرد:
copulatesوجه وصفی حال:
copulating(حیوان) جفتگیری کردن، (انسان) جماع کردن، مقاربت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Some animals copulate once a year.
برخی از جانوران سالی یک بار جفتگیری میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «copulate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/copulate