شکل جمع:
fairgroundsمحوطهی نمایشگاه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The fairground was bustling with families and children enjoying the various games and activities.
محوطهی نمایشگاه مملو از خانوادهها و کودکانی بود که از بازیها و فعالیتهای مختلف لذت میبردند.
The fairground was alive with the sounds of music.
محوطهی نمایشگاه با نواهای موسیقی زنده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fairground» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fairground